تحلیل کلمه به کلمه ماده223 قانون مجازات اسلامی

تحلیل مختصری بر ماده233 قانون مجازات اسلامی

متن ماده 233- «لواط عبارت از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در دبر انسان مذکر است.»

ابتدا  و مختصرا به عرض می رسانم که بررسی و تحلیل کلمه به کلمه صرفا تبعات ناشی از برداشت های کلمه محور و در جهت نمایش اشکالات ناشی از تحلیل های تحت لفظی عبارات است.

دخول بر وزن فعول (صیغه مبالغه) البته با کمی مسامحه  به معنای وارد شدن  است که در مقابل خارج شدن قرار می گیرد.بنابراین اولین نکته این ماده در ابتدای آن دیده می شود که بیانگر دخول محض است در صورتی که هر دخولی الالخصوص  از غیر مکان خود در انتها به خروج ختم می شود و در مصداق ماده که منظور داخل شدن اندام تناسلی یک انسان دیگر(مرد) در دبر انسان مذکر است مسلما تا ابد قابل تصور نیست و خروجی در کار خواهد بود اما سوال اینجاست که چرا تنها به دخول اشاره شده است و کلامی از خروج نیامده!!!

آیا این تصور امکان دارد که اندام تناسلی بدون دخول از دبر انسان مذکر خارج گردد؟یا هر خروجی مستلزم دخول است؟آیا خروج آلت تناسلی الزاما باید از مکان ورود صورت پذیرد و آیا این تصور و امکان آن وجود خارجی دارد؟

مسلما در نگاه دقیق تر متوجه این نکته خواهیم شد که دخول تنها ارضا کننده شخص فاعل نیست بلکه تکرار در دخول و خروج است که منجر به  لذت جنسی مرتکب جرم ویا شاید با کمی توسعه نظر موجب لذت جنسی مفعول می گردد.

نکته آن است که لذت جنسی فرد خاطی یا به نوعی قانونی یا غیر قانونی بودن آن ملاک نیست بلکه فلسفه دیگری در میان است زیرا ما به هیچ عنوان موردی را نمی توانیم متصور شویم که لواط قانونی نیز موجود باشد هرچند که شرعی آن قابل تصور است(همچون اکراه، اضطرار و ...)بنابراین فلسفه ممنوعیت بیشتر از بحث پزشکی آن، مربوط به تقابل این عمل با ذات انسانیت و زوج بودن آن و ازدیاد نسل هاست به همین خاطر می توان اینگونه جواب داد که لذت جنسی(ناشی از دخول و خروج)ملاک نیست بلکه حتی دخول بدون لذت که قبح شکنی ممنوعیت را به همراه دارد ملاک ماده و منظور نظر قانونگذار است.

عبارت بعدی مورد نظر ماده«اندام تناسلی»است.اشکالاتی را می توان به این موضوع وارد دانست و البته نکته هایی را.

اول اینکه  خاصیت اندام  ذاتی بودن آن است به این معنا که اندام باید مال فرد و به نوعی بهتر بگوییم متصل به فرد، دارای روح، قدرت اراده،حرکت واینجنین مواردی باشد که همگی آنها نشان دهنده عضویت و اندامیت آنهاست فلذا عضو پیوندی هم اندام محسوب است اما آیا عضو پیوندی غیر انسانی نیز اندام تناسلی محسوب می شود؟

شاید بهتر باشد در اول راه جواب را خلاصه بیان کنیم که عضو تناسلی الزاما دارای خاصیت ازدیاد نسل است هر چند که قدرت آن از بین رفته باشد،فلذا اندام غیر انسانی (به عنوان مثال اندام تناسلی پیوند خورده از جنسی  غیر از جنس انسان)که هرچند ظاهری شبیه آن داشته باشد مسلما اندام تناسلی نیست زیرا یای نسبیت واژه تناسل ربط داده شده به مرد نشان از آن دارد که اندام تناسلی باید مربوط به مرد باشد نه جسم خارجی متصل شده به فرد، اما اندامی که مربوط به فرد دیگری بوده و جزئی از بدن فرد می گردد مسلما شامل تعریف است.

با گذر از این بحص به خاطر مختصر کردن موضوع به واژه بعدی می پردازیم که ترکیب اندام تناسلی مرد است یعنی تلفیق سه واژه فوق.

اشکالاتی در اجرای این مفهوم قابل تصور است و البته سوالاتی به شرح ذیل:

وضعیت تراجنسیتی ها  و دوجنسه هاچگونه است؟آیا آلت مرد میانسال ملاک است یا مرد مردانه؟(جنسیت یا سن)

سوالات فوق و چندین سوال دیگر به همراه ادامه بحث در زو های آتی

یاحق